گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصار نویسه گردانی: ḤṢAR حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) نام شهری است حسن خیز : ز تیغ تنگ چشمان حصاری قدرخان را بر آن در تنگباری .(خسرو شیرین نظامی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تحت جلگه بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در ده هزارگزی شمال فدیشه . ناحیه ای است واقع در جلگه معتد... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. واقع در 20هزارگزی جنوب خاوری اسفراین . ناحیه ای است واقع در دا... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری بجنورد و 2هزارگزی باختر شوسه ٔ عمومی ... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرفهان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. واقع در یک هزارگزی شمال خاوری بجنورد، سر راه شوسه ٔ بجنورد به قوچا... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لطف آباد بخش لطف آباد شهرستان دره گز. و شش هزارگزی خاور لطف آباد. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل . دا... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. واقع در 56هزارگزی شمال باختری کلات . ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل . ... حصار حصار. [ ح ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. واقع در 46هزارگزی شمال باختری کلات . ناحیه ای است واقع در دره ، سردسیر.... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عربخانه ٔبخش شوسف شهرستان بیرجند. واقع در هشتادودوهزارگزی شمال باختری شوسف و ده هزارگزی جنوب هشتوگا... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 49هزارگزی خاور خوسف و یازده هزارگزی خاورگل . ناحیه ای است ک... حصار حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بابک بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . واقع در 48هزارگزی شمال باختری تربت حیدریه و هیجده هزارگزی شمال... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود