حقوق
نویسه گردانی:
ḤQWQ
حقوق . [ ح َق ْقو ] (اِخ ) (بمعنی حفره ، خندق ). شهری بود که در حدود اشیر و نفتالی واقع بود. (یوشع 10:34). و الاَّن آنرا یاقوق گویند و در طرف شمال دریای جلیل بمسافت 7 میل به جنوب صفد مانده واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
حقوق . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حُق . به معنی خانه های عنکبوت . || ج ِ حقه . || ج ِ حَق . (منتهی الارب ). حقها. سزاها. پاداشها. واجبات : دولت حقو...
دادیک juristics = theory of law
--
حقوق جزایی = دادیک پادافرهی
(= دستمزد) این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: میژدا miždâ (اوستایی: mižda)، وستاد vastâd (پارسی نو: varastâd)، دستمزد dastmozd (پارسی نو) ***...
(= علم حقوق) این واژه عربی است و پارسی جایگزین این است: ساسنا sâsnâ (اوستایی)، ویشنوس viŝnus (سنسکریت: viŝnusmreti) ****علی محمد عالیقدر 09163657861
حقوق علم بررسی قواعد اجتماعی و سیر تحول این قواعد است. بررسی روابط بین دولت و شهروند (حقوق عمومی)، روابط بین اشخاص خصوصی با هم (حقوق خصوصی). حقوق بین...
دادیک هومنی
---
منشور حقوق بشر = دادنامه ی هومنی
آزادی ها و حقوق در نظر گرفته شده برای انسان بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر که اینهاست: 1- آزادی ها: گفتار، کردار، کار، آموزش و پرورش هم برای خود و هم ...
حقوق بشر «human rights »[1] در سطوح ملی و بین المللی، متوجه حمایت از افراد بشر در مقابل رنجها و مشقات ساخته دست انسانها و موانع قابل اجتنابی است که از...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: رسکانودان raskānudān (رس: مانوی؛ رسیدن؛ کانود: بلوچی: حق با پسوند جمع آن)***فانکو آدینات 09163657861