گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خار نویسه گردانی: ḴAR خار. (ع اِ) اختیار تنفیذ یا فسخ یک معامله در ظرف زمان معین برای این اختیار. (فهرست لغات عربی به انگلیسی سالم القربه فی احکام الحسبة ص 102) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۸ ثانیه واژه معنی خوار و ذلیل خوار و ذلیل . [ خوا / خا رُ ذَ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) ذلیل . بدبخت . بی قدر. (یادداشت بخط مؤلف ). خوش و خوار خوش و خوار. [ خوَش ْ / خُش ْ ش ُ خوا / خا ](ترکیب عطفی ، ص مرکب ) سهل . آسان . ساده : نیست جهان باز سوی ما ز چه معنی خوردن ما سوی باز او خوش... خوار و ضعیف خوار و ضعیف . [ خوا / خا رُ ض َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) نحیف . بی توان . بی قدرت . (یادداشت بخط مؤلف ). خوار گردیدن خوار گردیدن .[ خوا / خا گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) خوار شدن . بی اعتبار شدن . ناچیز شدن . (یادداشت بخط مؤلف ) : سیاوش بدو گفت کز تو گذشت نبرد دلیران... رایگان خوار رایگان خوار. [ ی ْ / ی ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) رایگان خواره . مفت خوار. (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 318) (بهار عجم ). گدا. (آنندراج ) (بهار عجم ... شورابه خوار شورابه خوار. [ ب َ / ب ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) شورابه خوارنده . خورنده ٔ آب شور. (فرهنگ فارسی معین ). اموخته خوار مفت خور خوار گذاشتن خوار گذاشتن . [ خوا / خا گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) مهمل گذاشتن . (یادداشت مؤلف ) : مر آن کرم را خوار نگذاشتندبخوردنْش نیکو همی داشتند. فردوسی .نه ... اندیشه خوار اندیشه خوار. [ اَ ش َ / ش ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) غمخوار. تیمارخوار : آن ز ترفیه و صیانت ملک را خیرات بخش و آن ز توجیه و دیانت شرع را اندیشه ... بیگانه خوار بیگانه خوار. [ ن َ / ن ِ خوا / خا ] (اِ مرکب ) ۞ نامی است که برای گویچه های سفید وضع شده است . رجوع به جانورشناسی عمومی تألیف مصطفی فاطمی... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ صفحه ۲۴ از ۲۶ ۲۵ ۲۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود