خواس . [ خ َ ] (اِ) ترس . بیم . هراس . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء).
خواص . [ خ َ واص ص ] (ع اِ) مردمان خاص .ضد عوام . (ناظم الاطباء). ج ِ خاصّه . نزدیکان . مقربان : احمد و شکر خادم تنی چند از خواص و طبیب و حاکم...
خواص . [ خ َوْ وا ] (ع ص )خوص فروش . (ناظم الاطباء). آنکه برگ خرما فروشد. (یادداشت بخط مؤلف ). || آنکه برگ خرما بافد زنبیل را. زنبیل باف . ...
خواص . [ خ َوْاص ص ] (اِخ ) ابراهیم . از بزرگان صوفی است . رجوع به ابراهیم خواص شود.
(= خاصیت ها) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
یَتیشان (یَتیش از پهلوی: پَتیشْن= خاصیت + پسوند «ان»)
گاتیشان (گاتیش از پهلوی: گَتیشْن= خاصیت + «...
خاص تر. [ خاص ص ت َ ] (اِ)به لغت تنکابنی حرف بابلی است ، به خراسانی گندنا.
خاص جا. (اِ مرکب ) پناه گاه . مقر. (ناظم الاطباء).
خاص زر. [ زَ ] (اِ مرکب ) زر اعلاء. (ناظم الاطباء).
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ارتاگات ártâgât (سنسکریت: árthagata) **** فانکو آدینات 09163657861
میش خاص . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش بدره ٔ شهرستان ایلام با 7 آبادی و 1855 تن جمعیت . این دهستان منطقه ای کوهستانی است و ...