خط
نویسه گردانی:
ḴṬ
خط. [ خ ُطط / خ َطط ] (ع اِ) راه بزرگ . شاهراه . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
واژه های همانند
۲۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۵ ثانیه
خط معزولی . [ خ َطْ طِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رقم معزولی . آنچه برای معزولی نویسند. حکم معزولی : این سطرهای چین که ز پیری بروی ماس...
خط متوازی . [ خ َطْ طِ م ُ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خطی که در موازات خط دیگری واقع شود. (ناظم الاطباء).
خط مستقیم . [ خ َطْ طِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط راست . (آنندراج ). اقصر خطی که مابین دو نقطه ٔ مفروضه رسم کنند. (ناظم الاطباء). خطی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
خط سریانی ( رسم الخط زبان سریانی ) به سه گونه نوشته میشود، سطرنجیلی یا خط مفتوح، که از سایر خطوط بهتر ونیکوتر است و به آن خط الثقیل و سریانی کلاسیک ه...
سه خط طلا .یکی از دیدنی ترین و زیباترین نقاط راه آهن مازندران (راه آهن سرتاسری جنوب -شمال) است و آن در روستای شوراب سوادکوه مازندران بین گردنه گدوک و ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
به خط شدن. اصطلاحی نظامی است و منظور از آن جمع شدن نفرات در یک صف، هنگام آغاز نگهبانی، تحویل و تحول پست یا احترام به پرچم و مراسم و مناسبت های دیگر در...
خط قصاران . [ خ َطْ طِ ق َص ْ صا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) داغ گازران که بر جامه ها کنند که تا معلوم شود از فلان است . (آنندراج ) : چشمه ٔ مهر...
خط دیوانی . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط شکسته پرزشت ناخوان مخصوص میرزایان دفتر ایران . (آنندراج ). خط شکسته ٔ اهل دفتر. (غیاث اللغ...