اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوالی

نویسه گردانی: ḴWALY
خوالی . [ خ َ ] (ص ) خوالی [ خوا / خا ] . رجوع به خوالی [ خوا / خا ] شود. || (اِ) خوالی [ خوا / خا ] . رجوع به خوالی [ خوا / خا ] شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
جای خالی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بیرون رفتن از جای . فرار کردن : وگر جای خالی کنیم از نبردز گیتی برآرند یکباره گرد.نظامی .
جام خالی دادن . [ م ِ دَ ] (مص مرکب ) قدح تهی به دست دیگران دادن . || کنایه از فریب دادن . چه ساقی ، سیه مست (بدمست ) را از روی امتحان ...
خانه خالی کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) منزل را تخلیه کردن . خانه را خالی کردن : از بد و نیک خانه خالی کردبا پریرخ سخن سگالی کرد...
شانه خالی کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اعراض کردن . روگردانیدن . سرپیچیدن . سر باز زدن . شانه تهی کردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 44). ا...
جای برای کسی خالی کردن . [ ب َ ی ِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تعظیم کردن . (بهار عجم ) (آنندراج ). احترام نمودن از آنکس . (ناظم الاطباء). از جای...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.