اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوان

نویسه گردانی: ḴWAN
خوان . [ خ َوْ وا ] (ع ص ) مرد دغل و ناراست . خائن . جنایتکار. || (اِ) شیر بیشه . || ماه ربیعالاول در جاهلیت . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، اَخْوِنة، خَوْن . خون .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۶ ثانیه
زرشک خان . [ زِ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیائی است که در بخش اسدآباد شهرستان همدان واقع است و 418 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
فاضل خان . [ ض ِ ] (اِخ ) فاضل خان گروسی . مؤلف کتاب انجمن خاقان در شرح حال شعرای مداح فتحعلی شاه . شیوه ٔ او شبیه شیوه ٔ عبدالرزاق بیک ون...
فتاح خان . [ ف َت ْ تا ] (اِخ ) از سرداران ایل بختیاری و معاصر کریمخان زند است ، که پس از غلبه ٔ سپاه کریمخان بر لرستان و جایگاه آن ایل بس...
غلام خان . [ غ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نارویی بخش شیب آب شهرستان زابل که در 35هزارگزی خاوری سکوهه ، نزدیک مرز افغانستان واقع است . ج...
غیرت خان . [ غ َ رَ ] (اِخ )از بزرگان و ادیبان هندوستان . او راست : جهانگیرنامه . شاید همان خواجه عبداللطیف غیرت (کشمیری ) باشد. رجوع به غیرت ...
فهیم خان . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل که دارای 150 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و محصول عمده اش غله ...
قاضی خان . (اِخ ) دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج است . در 52000گزی شمال باختر دیواندره و 7000 گزی شمال شوسه ٔ دیواند...
قاضی خان . (اِخ ) حسن بن منصور. رجوع به قاضی خان فخرالدین شود.
قاضی خان . (اِخ ) فخرالدین ابوالمحاسن حسن بن منصور ابوالقاسم محمودبن عبدالعزیز اوزجندی انصاری ، مکنی به ابویوسف از دانشمندان و در مذهب خود ...
قاضی خان . (اِخ ) محمد دهار از اجداد قطب الدین مکی است . او راست : کتاب ادات الفضلاء و آن را در سال 823 هَ . ق . برای قدری خان تألیف کرده ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.