اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوان

نویسه گردانی: ḴWAN
خوان . [ خ ُ ] (ع اِ) ماه ربیعالاول در جاهلیت . خَوّان . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
خان جمال . [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر و کلیایی شهرستان کرمانشاهان . این ناحیه در 15 هزارگزی شمال سنقر کنار راه فرع...
خان تختی . [ ت َ ] (اِخ ) کوهی است در جنوب شرق اندخوی مربوط بحکومت اعلی میمنه که به ارتفاع تخمینی 439 گز از سطح دریا میباشد. موقعیت جغراف...
خان تختی . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انزل بخش حومه ٔ شهرستان ارومیّه . واقع در 80 هزارگزی باختری ارومیّه در سر راه شوسه ٔ ارومیه به ...
خان ترکان . [ ت َ ] (اِخ ) دختر براق حاجب سرسلسله ٔ ترکان قراختایی کرمان است . چون براق بسال 642 هَ . ق . فرمان یافت (در مدرسه ای که خود بظ...
خان تکین . [ ت َ ] (اِخ ) ابن سلیمان . وی نخستین حاکم از طرف سلطان رکن الدین ابوالمظفر برکیارق بن ملکشاه بن الب ارسلان بود، بر سمرقند که پس ...
خان تمر. [ ] (اِخ ) نام دیگر دهستان خان تیمور است . رجوع به خان تیمور شود.
خان بره . [ ن ِ ب َ رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از برج حمل است . (برهان قاطع) (آنندراج ) : شرف شمس ز خان بره نیست شرف شمس بوا...
خان آپان . [ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کان آبها ۞ . (ازفرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ص 69). معدن آبها.
خان آتش . [ ن ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) لقب است مر رؤسای فرقه ٔ علی اللهی را. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا).
حسین خان . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در سی هزارگزی خاور سکوهه و سه هزارگزی باختر راه فرعی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.