دأداء
نویسه گردانی:
DʼDʼʼ
دأداء. [ دَ ] (ع ص ) (لیلة...)؛ سخت تاریک (شب ). (منتهی الارب ). دأداء. دأداة. دأداءة. (منتهی الارب ). || قضا. || فراخ از قلعه ها و وادیها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) آخر ماه . || شب بیست و پنجم و ششم و هفتم . || شب بیست و هشتم و نهم . || سه شب از آخر ماه . (منتهی الارب ). و نیز رجوع به دیداء و دؤدوء شود. ج ، دَآدی . (منتهی الارب ). || آخر شب از ماه . (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
دعدع . [ دَ دَ ] (ع ص ، اِ) زمین بی نبات . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دعدع . [ دَ دَ ] (ع اِ فعل ) مبنی بر سکون و یا با تنوین (دعدعاً)، کلمه ای است که به کسی گویند که لغزیده افتاده باشد، یعنی برخیز و بمان چ...
دع دع . [ دُ دُ ] (ع اِ فعل ) کلمه ای است که بدان گوسپندان را زجر کنند یا امر است به زجر گوسپندان . (منتهی الارب ).امر است به صدا زدن گوس...
دادا. (اِخ ) : دادا تخلص زلال سرا و غزل سرای معاصر ( ابوالفضل عظیمی بیلوردی ) می باشد.
کاس سانو دادا. [ ن ُ ] (اِخ ) ۞ شهری از ایتالیا (ایالت میلان ) در ساحل دادا. به سال 1705 «داندوم » در آنجا «پرنس اوژن » را شکست داد. به سال ...
بنیانگذار قالب جدید و بی نظیر « زلال » در عرصه ی شعر .
ابوالفضل عظیمی بیلوردی متخلّص به دادا از شاعران معاصر ایران زمین می باشد و در سرایش شعر در دو زبان فارسی و ترکی مهارت کامل دارد.شعرهای عرفانی و ماورائ...