اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

در

نویسه گردانی: DR
در. [ دَرر ] (ع اِ)خون . || شیر. || بسیاری شیر. || غنیمت . || خوبی . نیکویی . (منتهی الارب ). نیکی . خیر. کارنیکو. (آنندراج ). و از اینجا گویند: ﷲ درک ؛ یعنی خدای راست خوبی و نیکویی تو، نیکیت فزون ، خدایت نیکی دهاد. و ﷲ دره ، ای عمله و خیره ؛ خدای راست خیر و نیکوی او. و کذا در مدح : ﷲ درک من رجل . و در ذم : لا در دره ؛ ای لا کثر خیره . و نیز ﷲ درکم ؛ خیر باد شما را. و نیز گویند ﷲ در قائل ؛ نیک باد گوینده را. خدا گوینده را نیکی دهاد :
هر نکته ای که گفتم در وصف آن شمایل
هر کس شنید گفت اﷲ در قائل .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
در الان . [ دَ رِ اَ ] (اِخ ) شهری است به الان چون قلعه ای بر سر کوه و هر روزی هزار مرد به نوبت ، باره ٔ این قلعه نگاه دارند. (حدود العالم...
پرده در. [ پ َ دَ / دِ دَ ] (نف مرکب ) هَتّاک . هاتِک . هاتِک استار. مِذیاع . مُنّدِد. مقابل پرده دار. پرده پوش : حق بود پرده پوش من از فضل و ...
پهنه در. [ پ َ ن َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان فریم بخش دودانگه ٔ شهرستان ساری ، واقع در 4 هزارگزی باختر کهنه ده ، سر راه عمومی فریم به پل سف...
نام روستایی از توابع تفرش در استان مرکزی
کوارتس بفرمول SiO2 انیدرید سیلیسیم طبیعی است که در دستگاه لوزوجهی متبلور می شود
در رفتگی و رگ به رگ شدن رگ به رگ شدن عضله و پارگی تاندون از متداول ترین آسیب هایی است که همواره یک ورزشکار را تهدید می کند. مجموعه سئوال و جوابهای ز...
در خصوص. {دَ خُ}. (حرف اضافه ٔ مرکب). درباره و نسبت به کسی یا چیزی. بابت، درباب، راجع به.
«داف» لفظی کلیمی به معنی «دختر».
سائین در. [ دَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان کوهپایه ٔ بخش آبیک شهرستان قزوین و در 22 هزارگزی شمال باختر آبیک واقع است . این ده کوهستانی و س...
در و بام .[ دَ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مجموع خانه از اطاق و صحن و بام . خانه و بخش های اساسی آن : پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب می...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۴۶ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.