اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

در

نویسه گردانی: DR
در. [ دَرر ] (ع اِ)خون . || شیر. || بسیاری شیر. || غنیمت . || خوبی . نیکویی . (منتهی الارب ). نیکی . خیر. کارنیکو. (آنندراج ). و از اینجا گویند: ﷲ درک ؛ یعنی خدای راست خوبی و نیکویی تو، نیکیت فزون ، خدایت نیکی دهاد. و ﷲ دره ، ای عمله و خیره ؛ خدای راست خیر و نیکوی او. و کذا در مدح : ﷲ درک من رجل . و در ذم : لا در دره ؛ ای لا کثر خیره . و نیز ﷲ درکم ؛ خیر باد شما را. و نیز گویند ﷲ در قائل ؛ نیک باد گوینده را. خدا گوینده را نیکی دهاد :
هر نکته ای که گفتم در وصف آن شمایل
هر کس شنید گفت اﷲ در قائل .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
باد در تام . [ دَرْ ] (اِ مرکب ) زکام . (ناظم الاطباء).
پا در رکاب . [ دَرْ رِ ] (ص مرکب ) سوار. || مهیا و مستعد و آماده ٔ سفر. || دَم ِ نزع که ابتدای سفر آخرت است . (برهان ). محتضر. || هر چیز که...
پای در شن . [ دَ ش َ ] (اِ) ایوان سلطان و این لفظ هندی است اصطلاح شاهان دهلی . (غیاث اللغات ).
پای در گل . [دَ گ ِ ] (ص مرکب ) گرفتار و حیران . (غیاث اللغات ).
برخی از سرایندگان نیز چنین گویند: دوش پیری ز خرابات برون آمد مست "دست در دست" جوانان و صراحی در دست (خواجوی کرمانی) ریزان گل و لاله، ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
جن و انس در قرآن پیشگفتار اعتقاد به وجود جن به عنوان موجود نادیدنی که به گونه‌ای مرموز میان ما زندگی و گه گاه در زندگی ما دخالت‌هایی می‌کند، در گذ...
(عامیانه_مستهجن)از جلو و عقب گائیدن.کنایه از فرصت طلبی و سوءاستفاده کردن. کلک زدن.
هوا در هوا. [ هََ دَ هََ ] (ق مرکب ) بیهوده . هوسبازانه : صرف شد آن بدره هوا در هوامفلس و بدره ز کجا تا کجا.نظامی .
از این سه واژه، دو واژه ی آن (حال اجرا) عربی است؛ پارسی جایگزین هر سه واژه این است: وَرتَمان که از سنسکریت وَرتَمانا ساخته شده است. مثال: «این پروژه د...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.