در
نویسه گردانی:
DR
در. [ دَرر ] (ع مص ) بسیار شیر دادن ناقه . (منتهی الارب ). شیر فروگذاشتن . (تاج المصادر) (زوزنی ). || بسیار شدن و درهم پیچیدن گیاه . (منتهی الارب ). || ریزان کردن آسمان باران را. (منتهی الارب ). باریدن باران . باران فروگذاشتن . (تاج المصادر) (زوزنی ). || فروآمدن باران . (تاج المصادر) (زوزنی ) || روان و گرم گردیدن بازار. || نرم شدن چیزی . || بسیار شدن باج . || به شدن روی کسی بعد بیماری و نیک گردیدن . (از منتهی الارب ).
واژه های همانند
۴۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
باد در تام . [ دَرْ ] (اِ مرکب ) زکام . (ناظم الاطباء).
پا در رکاب . [ دَرْ رِ ] (ص مرکب ) سوار. || مهیا و مستعد و آماده ٔ سفر. || دَم ِ نزع که ابتدای سفر آخرت است . (برهان ). محتضر. || هر چیز که...
پای در شن . [ دَ ش َ ] (اِ) ایوان سلطان و این لفظ هندی است اصطلاح شاهان دهلی . (غیاث اللغات ).
پای در گل . [دَ گ ِ ] (ص مرکب ) گرفتار و حیران . (غیاث اللغات ).
برخی از سرایندگان نیز چنین گویند:
دوش پیری ز خرابات برون آمد مست "دست در دست" جوانان و صراحی در دست (خواجوی کرمانی)
ریزان گل و لاله، ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
جن و انس در قرآن
پیشگفتار
اعتقاد به وجود جن به عنوان موجود نادیدنی که به گونهای مرموز میان ما زندگی و گه گاه در زندگی ما دخالتهایی میکند، در گذ...
(عامیانه_مستهجن)از جلو و عقب گائیدن.کنایه از فرصت طلبی و سوءاستفاده کردن.
کلک زدن.
هوا در هوا. [ هََ دَ هََ ] (ق مرکب ) بیهوده . هوسبازانه : صرف شد آن بدره هوا در هوامفلس و بدره ز کجا تا کجا.نظامی .
از این سه واژه، دو واژه ی آن (حال اجرا) عربی است؛ پارسی جایگزین هر سه واژه این است: وَرتَمان که از سنسکریت وَرتَمانا ساخته شده است. مثال: «این پروژه د...