درء
نویسه گردانی:
DRʼ
درء. [ دَرْءْ ] (ع اِ) کجی و کجی نیزه و مانند آن . (منتهی الارب ). خمیدگی و کجی در نیزه و مانند آن ، و گویند: بئر ذات درء؛ یعنی چاهی که انحنا داشته باشد. (از اقرب الموارد). || آنچه ازکوه برافتد. (منتهی الارب ). آنچه از دل کوه افتد. || حد و مرز هر چیزی ، چه بوسیله ٔ آن ابهام دور می شود. || حجم غده ای است در ماده شتر. (از اقرب الموارد). || جاءالسیل دَرْءً و دُرْءً؛ آمد توجبه و سیل از شهری دور و یا از جایی که معلوم نباشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴۵۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۰ ثانیه
گربه در زندان کردن . [ گ ُ ب َ / ب ِ دَزِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بخل و نهایت خست باشد. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). یعنی از غایت بخ...
فلفل در آتش افکندن . [ ف ِ ف ِ دَ ت َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایت از بیقرار ساختن ، چه هرگاه عاشق خواهد که معشوق رابه خود مهربان کند به ن...
سیل در خرمن افتادن . [ س َ / س ِ دَ خ َ م َ اُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از مضطرب و بی آرام و پریشان شدن . (آنندراج ).
سیماب در گوش ریختن . [ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از ناشنوا و کر کردن . (از انجمن آرا) : همه گیتی است بانگ هاون اما نشنود خواجه که سیماب ضلا...
ایران سرزمینی است با تنوع فرهنگی، قومی و موسیقایی شگفتآور که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب را در بر گرفته است؛ - از نواهای دلانگیز ترکمنی که با مو...
تاریخ ورزش و برگزاری مسابقات ورزشی در ایران باستان آنطور که باید و شاید روشن و آشکار نیست. زیرا اعمال نابخردانه برخی پادشاهان و اعمال آنها باعث به آتش...
از این سه واژه، یک واژه ی (جنس) آن عربی است و پارسی جایگزین هر سه واژه این است:
نیات مَئیسون (سنسکریت: نییَتَ مَئیسونا)
نگاه کنید به: ناتوان در آمیزش جنسی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
حرف در کار کسی کردن . [ ح َ دَ کا رِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اعتراض کردن . انگشت بر چیزی نهادن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 45).