درداء
نویسه گردانی:
DRDʼʼ
درداء. [ دَ ] (اِخ ) ریگ توده ای بوده است مر عرب را. (از منتهی الارب ).
- ابوالدرداء و ام الدرداء؛ از صحابیان بوده اند. رجوع به ابولدرداء و ام الدرداء در ردیفهای خود شود.
|| کتیبه و سپاهی بوده است عرب را. (از ذیل اقرب الموارد از لسان ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
درداء. [ دَ ] (ع ص ) مؤنث أدرد. بی دندان . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، دُرْد. (از اقرب الموارد). || ناقة درداء؛ ماده شتر کلان سا...
دردا. [ دَ ] (صوت ) (از: درد + الف ) لفظی است که گاه افسوس و اسف بر زبان رانند و دریغا مرادف آن است . (آنندراج ). کلمه ٔ افسوس و حسرت یعنی ...