درمان
نویسه گردانی:
DRMAN
درمان . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 14 هزارگزی خاور مهاباد و 13 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ مهاباد به میاندوآب ، با 265 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
درمان کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مداوا کردن . دوا کردن . علاج کردن . شفا دادن . خوب کردن . علاج . معالجه . طَب ّ.مداوا. مداوات . (یادداشت مر...
درمان ناپذیر. [ دَ پ َ ] (نف مرکب ) درمان ناپذیرنده . غیرقابل علاج : تا بدانی کو حکیم است و خبیرمصلح امراض درمان ناپذیر. مولوی .بعد از این خ...
درمان ساختن . [ دَ ت َ ] (مص مرکب ) دارو ترتیب دادن برای مداوا. || علاج کردن . چاره کردن : نباشد پزشکش کسی جز که شاه که درمانْش سازد به...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
درمان پذیرفتن . [ دَ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) علاج پذیرفتن . قابلیت علاج یافتن . چاره پذیر شدن : نبود چاره حسودان دغا را ز حسدحسد آنست که هر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.