دیو
نویسه گردانی:
DYW
دیو. [ وْ ] (هندی ، اِ) دیب . جزیره (به زبان مردم هند): مالدیو. لاکدیو. (یادداشت دهخدا).
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
دیو ام الطیور. [ وِ اُم ْ مُطْ طُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان آب (بلوک شعیبیه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز در 38 هزارگزی شمال خاوری اهواز...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اورکها (به زبان انگلیسی: Orcs ) موجوداتی شرور و اهریمنی بودند که به مورگوت، سائورون و سارومان خدمت و در سرزمین میانه زندگی میکردند. اورکها را موج...
الکساندر د ویل دیو. [ اَ ل ِ دُ ل ِ ی ُ ] (اِخ ) ۞ شاعر و نحودان فرانسوی در قرن سیزدهم م . وی در شهر ویله دیو از نورماندی بدنیا آمد. او راست...