ذار
نویسه گردانی:
ḎʼR
ذار. (پسوند) مانند دار،مزید مؤخر بعض امکنه است : وذار. ویذار. اسفیذار.
واژه های همانند
۱۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
سرگین زار. [ س ِ ] (اِ مرکب ) سرگین دان . (از آنندراج ).
شکوفه زار. [ ش ِ / ش ُ ف َ / ف ِ ] (اِ مرکب ) بستانی که دارای شکوفه ٔ بسیار باشد. (ناظم الاطباء) : چشم تو گر شد شکوفه بار سزد زآنک میوه ٔ جان از...
سوخته زار. [ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . دارای 150تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و شغل ا...
یونجه زار. [ یُن ْ ج َ / ج ِ ] (اِ مرکب ) جایی که در آن یونجه کاشته اند. ارض مقضاب . (یادداشت مؤلف ).
یونجه زار. [ یُن ْ ج َ /ج ِ ] (اِخ ) از دهات پیرامون تهران میان فرحزاد و امامزاده داود است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 350).
ملامت زار. [ م َ م َ ] (اِ مرکب ) جای سرزنش و نکوهش بسیار و فراوان . (ناظم الاطباء). ملامت گاه : به کام دل ازآن در بیشه ٔ عزلت به سر بردم که...
ناصیه زار. [ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) از عالم گلزار و سبزه زار. (آنندراج ). آنجا که مردم ناصیه بر زمینش می گذارند. سجده گاه عمومی : به آستین کر...
کلوخ زار. [ ک ُ ] (اِ مرکب ) ۞ جایی که پر از کلوخ باشد. (ناظم الاطباء). زمینی که در آن کلوخ بسیار باشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و ر...
بنفشه زار /banafšezār/ (ا. مرکب). زمین یا جائی که در آن بنفشه بسیار کم باشد؛ بنفشه. فرهنگ فارسی عمید. ///////////////////////////////////////////////...
کرشمه زار. [ ک ِ رِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) محل کرشمه . (فرهنگ فارسی معین ). جای ناز و کرشمه : جواب آن غزل است این که طالبا گفته ست کنار و ج...