گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ذکر نویسه گردانی: ḎKR ذکر. [ ذُ ] (ع اِ) یادگار. (مهذب الاسماء). || (اِمص ) تذَکﱡر. ذِکر. یاد. بال . یادآوری : چونکه گوهر نیست تابش چون بودچونکه نبود ذکر یابش چون بود. مولوی .|| حفظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی ذکر ذکر. [ ذَ ] (ع ص ) رجل ٌ ذَکر یا ذَکُر؛ صاحب آوازه . بلندآوازه . ذوصیت و شهرة و افتخار. ذِکّیر. ذَکیر. ذوذکر. ذکر (= گفتن، بیان، اشاره) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: جالْپ jãlp، پِراه (سنسکریت) آچَکس (سنسکریت) مانند: وی با ذکر (= گفتن، بیان، اشاره) این ... ذکر (= یادآوری، تذکر) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: بِهاس (سنسکریت) اَبیسَم (سنسکریت: اَبهیسَمسارَیَتی) سِماریت (سنسکریت: سْماریتَ) ذکر (= دعا، حمد) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: یَجْن (سنسکریت: یَجنا) سومنا (سنسکریت: سومنَ) سوکتا (سنسکریت: سوکتَ) اذکار= یَجنان، سومنان، سوک... ذکر ذَکَر - این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) آن را از واژه ى پهلوىِ زَکَر Zakar به معناى نر ، نرینه ، افزار نرینگى برداشته معرب نموده و ... ذکر خیر ذکر خیر. به نیکی از کسی یا چیزی یاد کردن. ستایش و تمجید کسی. نکو گفتن. او بدی گوید و چنان داند من نکو گویم و چنین دانم. خاقانی. //////////////////////... ذکر خیر این دو واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: آدیواچ (سنسکریت) ناجیاس (سنسکریت: ناجیاسی) ذکر اره ذکر اره . [ ذِ رِ اَرْ رَ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) نوعی از ذکر درویشان که تلفظ آن بشرکت زبان و سینه باشد بوجهی که آواز کشیدن اره بدان مف... ذکر کردن ذکر کردن . [ ذِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گفتن . یاد کردن . نام بردن . ۞ تذکار : خورشید رخ ترا کند ذکرهر ذرّه اگر شود زبانی . عطار. || گفتن ذکر.تسبی... عالی ذکر عالی ذکر. [ ذِ ] (ص مرکب ) آنکه همواره نام او بخوبی برده شود : و دائم موقر و محترم و عالی الذکر و نافذ الامر و مهیب و مطاع و سرور و دین پرو... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود