اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رأس

نویسه گردانی: RʼS
رأس . [ رَءْس ْ ] (ع مص ) بر سر زدن .(از متن اللغة) (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
رأس الدیر. [ رَءْ سُدْ دَ ] (اِخ ) دماغه ای است درساحل شمالی سرزمین فارس و 60هزارگزی مصب رود ملویه و بواسطه ٔ داشتن سنگپاره های بزرگ در ن...
رأس السکر. [ رَءْ سُس ْ س ُ ] (اِخ ) نام محلی است در سمرقند در گذر رود سغد که ورغسر نیز نامیده میشد. (از احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 95 و 133).
رأس الشیخ .[ رَءْ سُش ْ ش َ ] (ع اِ مرکب ) بلغت اندلس اقسون است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). افنثیون ۞ . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به اقسون ...
رأس الطاق . [ رَءْ سُطْ طا ] (اِخ ) نام بازار بزرگ و وسیعی بوده است در سمرقند و زیر قلعه ٔ مسجد و دارالاماره قرار داشت . (از ترجمه ٔ سرزمین های ...
رأس العین . [ رَءْ سُل ْ ع َ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است در انتهای شمالی لوا. از سمت شمال محدود است به دیار بکر و از سوی جنوب به «نفس دیر» ...
رأس العین . [ رَءْ سُل ْ ع َ ] (اِخ ) راس عین . رأس عین . مؤلف المنجد گوید: شهری است در سوریه بر ساحل خابور، و آن را عیاض بن غنم به سال ...
رأس العین . [ رَءْ سُل ْ ع َ ] (اِخ ) دهی است در لبنان نزدیک شهر صور. (از اعلام المنجد).
رأس العین . [ رَءْ سُل ْ ع َ ] (اِخ ) نام پایگاهی است نظامی در مغرب (مراکش ). (از اعلام المنجد).
رأس العین . [ رَءْ سُل ْ ع َ ] (اِخ ) رأس عین . نام چند دهکده است در سوریه واقع در شهرستانهای ادلب و حمص و حماة و القلمون . (از اعلام المنجد...
رأس الغول . [ رَءْ سُل ْ ] (اِخ ) از صُوَر فلکی است و تغییرپذیر است از قدر دوم تا چهارم در شب اول جدی ، چون به شمال پشت کنیم صورت باشکوه ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۲ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.