رباط
نویسه گردانی:
RBAṬ
رباط. [ رِ ] (ع مص ) دوام نمودن بر کاری . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). مواظبت کردن بر کار. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || نگاه داشتن و ملازمت کردن جای در آمدن دشمن ، ومرابطه مانند آن است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || در سرحد ملازمت کردن برای حفظ آن و جنگ . (از متن اللغة). ملازمت در سرحد برای حفظ کردن آن از دشمن . (از اقرب الموارد). به ثغر مقیم شدن . (المصادرزوزنی ). || انتظار نماز بردن بعد از نمازدیگر. (از منتهی الارب ) (منتخب اللغات ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
رباط ابوالعباس . [ رُ طِ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) نام رباط و (کاروانسرایی ) میان دهستان و قراوه گرگان واقع در 9 فرسنگی دهستان . رجوع به ترجم...
رباط ابوالقاسم . [ رُ طِ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کناررودخانه ٔ شهرستان گلپایگان دارای 336 تن جمعیت . آب ده از قنات تأمین م...
رباط مشک مهدی آباد. [ رُ م ُ م ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 4هزارگزی باختری راه مشهد به ارداک . این ده در جلگه ق...
رباط اتابک محمدبن ایلدگز. [ رُ طِ اَ ب َ م ُ ح َم ْ م َ دِ ن ِ دُ گ ُ ] (اِخ ) حمداﷲ مستوفی در وصف شاهراه جنوبی بین نجف و سلطانیه گوید: از سل...
ربات .[ رِ ] (ع اِ) کاروانسرا و منزلگاه و رباط. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 17). و رجوع به رباط شود.
ربات . [ رَ ] (ع اِ) پشته و بلندی . (آنندراج ) (اقرب الموارد). ربا. رباة. ربی . پشته . تپه . کوه . کوه کوچک . (ناظم الاطباء).
ربات . [ رَب ْ با ] (ع اِ) ج ِ رَبّة. (ناظم الاطباء). || ج ِ رابیة. (متن اللغة).- ربات ِ حِجال ؛ زنان حجله ها. بانوان حرم : التفات نمودن ...
ربات‌های سایبری ویکی‌پدیا، ابزارها و فرایندهایی هستند که برای برقرار کردن ارتباط به‌صورت اتوماتیک با ویکی‌پدیا به عنوان ویرایشگرانی که بشر آنها را هدا...