اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رسالة

نویسه گردانی: RSAL
رسالة. [ رَ ل َ ] (ع اِمص ، اِ) رِسالة. به تمام معانی رِسالَة. (ناظم الاطباء). رجوع به رِسالة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
رسالة.[ رِ ل َ ] (ع اِ) رساله . رجوع به رساله و رسالت شود. || (اِمص ) پیغامبری و فرستگانی . (ناظم الاطباء). پیغامبری . (منتهی الارب ). پیغام...
رسالة. [ رِ ل َ ] (ع مص ) مصدر به معنی مراسلة. (ناظم الاطباء). رجوع به مراسلة شود. || مصدر به معانی رَسَل . (منتهی الارب ). و رجوع به رسل...
رساله . [ رِ ل َ / ل ِ ] (از ع ،اِ) رِسالة. کتاب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). مجله ای است شامل اندکی از مسائلی که از یک نوع باشد. و مجله...
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: نیپیک (پهلوی) سیپار (کردی: سیپاره) پاگْژا (سنسکریت: پَکشا)
ام رساله . [ اُم ْ م ِ رِ ل َ / ل ِ ] (ع اِ مرکب ) کرکس . (از المرصع). رخمه ۞ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). غیر منصرف است بخاطر علم و مو...
نگاه کنید به: «متن رساله نبض» در همین لغتنامه
رساله دار. [ رِ ل َ / ل ِ ] (نف مرکب ) کسی که زیر فرمان او رساله بود، به عربی آنرا قائد گویند. (از آنندراج ). سرهنگ و سردار سواران . (ناظم ال...
رساله داری . [ رِ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) فرماندهی و سرداری افواج سواره . (ناظم الاطباء). و رجوع به رساله و رساله دار شود.
کتابی است در رگ شناسی از ابوعلی سینا
خزعبلات خویش پروراننده
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.