رساله . [ رِ ل َ / ل ِ ] (از ع ،اِ) رِسالة. کتاب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). مجله ای است شامل اندکی از مسائلی که از یک نوع باشد. و مجله...
ام رساله . [ اُم ْ م ِ رِ ل َ / ل ِ ] (ع اِ مرکب ) کرکس . (از المرصع). رخمه ۞ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). غیر منصرف است بخاطر علم و مو...
رساله دار. [ رِ ل َ / ل ِ ] (نف مرکب ) کسی که زیر فرمان او رساله بود، به عربی آنرا قائد گویند. (از آنندراج ). سرهنگ و سردار سواران . (ناظم ال...
نگاه کنید به: «متن رساله نبض» در همین لغتنامه
رساله داری . [ رِ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) فرماندهی و سرداری افواج سواره . (ناظم الاطباء). و رجوع به رساله و رساله دار شود.
کتابی است در رگ شناسی از ابوعلی سینا
ویرایش از فانکو آدینات*** 09163657861*** sayogine@yahoo.com**** سپاس مر آفریدگار را؛ و ستایش مر او را؛ و درود بر پیغامبر گزیده و اهل بیت و یاران او. ...
رسالة بیماری قند مولف :عبد الطیف بغدادی؛ مترجم :دکتر علی خواجه دهی؛ ناشر: ستوده، تبریز؛ چاپ اول 1389؛ شابک: 8-46-5003-600-978؛ 110 صفحه. معرفی و بررسی...
رسالة.[ رِ ل َ ] (ع اِ) رساله . رجوع به رساله و رسالت شود. || (اِمص ) پیغامبری و فرستگانی . (ناظم الاطباء). پیغامبری . (منتهی الارب ). پیغام...