رستم
نویسه گردانی:
RSTM
رستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . حدود و مشخصات ، شمال : ارتفاعات سرتنگ تا مرادی و سرگچینه . خاور: ارتفاعات باختری رود بشار. باختر: کوههای باشت و باوی . جنوب : رودخانه ٔ فهلیان . رستم در شمال باختری بخش واقع و زمین آن کوهستانی است و رودخانه ٔ تنگ شیب از وسط آن میگذرد. آب مشروب و زراعتی از رودخانه ٔ فهلیان و تنگ شیب و چشمه سارها و قناتهای متعدد. محصولات آنجا غلات و حبوب و برنج و تنباکو و لبنیات . آبادی 52 قطعه ٔ بزرگ و کوچک . جمعیت در حدود 9700 تن . دیه های مهم : شاه حسنی ، قلعه نوکک ، ده نو افغانی ، عبداللهی ، شرف الدینی ، باقری . مرکز دهستان : قریه ٔ مسیری . در قسمت شمالی دهستان طوایف بویراحمد قشلاق میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
واژه های همانند
۱۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
رستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم خان بن جهانگیر. از امرای لر کوچک که از سال 449 تا 979 هَ .ق . حیات داشته است . رجوع به تاریخ مغول ص 452 شو...
رستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم فرخزاد. نام پسر هرمز که سردار یزدگرد سوم بود. (لغات ولف ) : بدانست رستم شمار سپهرستاره شمربود با داد و مهر. فر...
آخر رستم . [ خ ُ رِ رُ ت َ ] (اِخ ) نام محلی بوده در نزدیکی ری : سلطان از انبط برفت و بدر ری به آخر رستم فرود آمد، عباس به اردهن گریخت . (...
ده رستم . [ دِه ْ رُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در شش هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 100 تن . آ...
رستم برف . [ رُ ت َ ب َ ] (اِ مرکب ) از برف صورت پهلوانی سازند که پرهیبت باشد. (از آنندراج ) (غیاث اللغات ). پهلوان برفی . کنایت از چیزی بظاهر...
رستم بیگ . [ رُ ت َ ب َ ] (اِخ ) یا رستم بن مقصودبیگ . رجوع به رستم بن مقصود و مرآت البلدان ج 1 ص 402 شود.
رستم بیگ . [ رُ ت َ ب َ ] (اِخ ) به «کوسه رستم »مشهور است . ظاهراً رفیقی خوب و جوانی خوش معاشرت است و همت و شجاعت نیز دارد. فرمانروای بلوک هز...
رستم خان . [ رُ ت َ ] (اِخ ) یا رستم بن جهانگیر یا رستم خان بن جهانگیر. از امرای لر کوچک ، که سمت للگی یکی از دختران شاه طهماسب را با حکومت ...
رستم راه . [ رُ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سربند بالا ازبخش سربند شهرستان اراک . سکنه ٔ آن 188 تن . آب آن ازقنات و چشمه . محصولات آنجا غلات ...
رستم رود. [ رُ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ناتل کنار بخش نور شهرستان آمل . سکنه ٔ آن 800 تن . آب آن از رودخانه . محصولات آنجا برنج و نیشکر و ک...