اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رفاء

نویسه گردانی: RFAʼ
رفاء. [ رِ ] (ع مص ) ۞ آرام دادن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مصدر است به معنی مرافاة. (ناظم الاطباء). || صلح کردن میان کسان و نیکو نمودن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || سازوار آمدن . (منتهی الارب ). باکسی موافقت کردن . (دهار). || برچسبان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کف شیر گرفتن و برچفسان شدن ۞ . (منتهی الارب ). || رفو کردن . (مهذب الاسماء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
رفاء. [ رِ ] (ع اِمص ) سازگاری . (دهار). اتفاق . حسن اجتماع . سکون . طمأنینه . سازواری . سازوار آمدن . سازگاری . پیوستگی . برچسبانی .- بالرفاء وال...
رفاء. [ رَف ْ فا ] (ع ص ) رفوگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (دهار).
رفع. [ رَ ] (ع مص ) برداشتن و بلند کردن چیزی ، خلاف وضع. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). برداشتن . (از غیاث اللغات ) (ترجمان القرآن جرجانی چ ...
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ابداز ábdāz (مانوی)***فانکو آدینات 09163657861
رفع حاجت. رفع حاجت نمودن عبارتی است مؤدبانه که بجای گفتن انجام عمل دفع ادرار یا مدفوع بکار می رود. رجوع شود به حاجت گاه و حاجت جای.
رفع دادن . [ رَ دَ ] (مص مرکب ) مرفوع کردن کلمه . (ناظم الاطباء).
رفع حاجت ( برآورده کردن نیاز. همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: ابداز abdāze (مانوی) وایا vāyā (دری) رفع حاجت (دستشویی رفتن). همتای پارسی این ا...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز ایرنگ abdāze-irang (مانوی - پهلوی)***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز نیشام abdāze-niŝām (مانوی ـ پارتی)***فانکو آدینات 09163657861
رفع کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بلند کردن و افراشتن و برداشتن . (ناظم الاطباء). بلند کردن . بالا بردن . || ترقی دادن . || برطرف کردن . زا...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.