اجازه ویرایش برای همه اعضا

رفع

نویسه گردانی: RFʽ
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ابداز ábdāz (مانوی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
رفع. [ رَ ] (ع مص ) برداشتن و بلند کردن چیزی ، خلاف وضع. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). برداشتن . (از غیاث اللغات ) (ترجمان القرآن جرجانی چ ...
رفع دادن . [ رَ دَ ] (مص مرکب ) مرفوع کردن کلمه . (ناظم الاطباء).
رفع کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بلند کردن و افراشتن و برداشتن . (ناظم الاطباء). بلند کردن . بالا بردن . || ترقی دادن . || برطرف کردن . زا...
رفع حاجت. رفع حاجت نمودن عبارتی است مؤدبانه که بجای گفتن انجام عمل دفع ادرار یا مدفوع بکار می رود. رجوع شود به حاجت گاه و حاجت جای.
رفع حاجت ( برآورده کردن نیاز. همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: ابداز abdāze (مانوی) وایا vāyā (دری) رفع حاجت (دستشویی رفتن). همتای پارسی این ا...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز ایرنگ abdāze-irang (مانوی - پهلوی)***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز نیشام abdāze-niŝām (مانوی ـ پارتی)***فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی آنها این است: چیهان ویانج (چیهان= تنوین از سنسکریت چیهنا؛ ویانج= ضمه یا رفع از سنسکریت: ویانجَنَ)
انجام دادن کاری بدون دقت کافی و تنها برای از سر خود باز کردن آن. (فرهنگ بزرگ سخن) همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: ابداز هرگ abdāze (مانوی) هر...
به معنای پایان پوشیدن یا در اوردن لباس
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.