اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رفعت

نویسه گردانی: RFʽT
رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) میرزا عباس یا محمد عباس بن میرزا احمدبن محمدبن علی بن ابراهیم همدانی شیروانی انصاری یمانی هندی . مورخ و ادیب قرن 13 هَ . ق . بود و رفعت تخلص می کرد. از آثار اوست : 1 - آثار العجم 2 - تاریخ الائمة 3 - تاریخ افاغنه 4 - تاریخ البواهر یا [تاریخ نکو] یا [قلائد الجواهر]. 5 - تاریخ بهوپال 6 - تاریخ دکن 7 - تاریخ سرندیب 8 - التاریخ النفیس [که محتمل است همان تاریخ البواهر باشد] 9 - تاریخ وقایع العثمانی معالروس . 10 - چارچمن در تاریخ دکن . 11- جواهرخانه . (از ریحانة الادب ج 2 ص 88). صاحب صبح گلشن مرگ وی را به سال 1256 هَ . ق . نوشته و اشعاری از وی نقل کرده است از آن جمله است :
بهره ز ملک بقا تا که تصور گرفت
دل ز مقام فنا بوی تنفر گرفت
شد به سر اوج عرش هر که تواضع نمود
رفت به قعر بلا هر که تکبر گرفت .

(از صبح گلشن ص 181).


رجوع به شمع انجمن ص 183، 182 و فرهنگ سخنوران شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حسین رفعت . [ ح ُ س َ رَ ع َ ] (اِخ )ابن عبداﷲ برسوی معروف به رفعت معلم (1209-1277 هَ . ق .). دیوان ترکی دارد. (هدیة العارفین ج 1 ص 329).
رفعت افندی . [ رِ ع َ اَ ف َ ] (اِخ ) نام 4 تن از گویندگان متأخر ترک بشرح زیر: 1- رفعت افندی چلبی - متوفای 1212 هَ . ق . 2- ابوبکر رفعت افن...
رفات . [ رُ ] (ع ص ، اِ) شکسته و از هم ریخته و ریزه ریزه . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). ریزه و شکسته ٔ هر چیزی . (منتهی الارب ). شکسته ٔ هر چیزی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.