اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رفات

نویسه گردانی: RFAT
رفات . [ رُ ] (ع ص ، اِ) شکسته و از هم ریخته و ریزه ریزه . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). ریزه و شکسته ٔ هر چیزی . (منتهی الارب ). شکسته ٔ هر چیزی . (دهار). شکسته و از هم پاشیده و ریزه ریزه شده از هر چیز. قوله تعالی : ائذا کنا عظاماً و رفاتاً. (قرآن 98/17، 49). (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ریزه ٔ استخوان . رمیم . استخوان ریزه ریزه . (یادداشت مؤلف ). استخوان ریزیده . (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (دهار) :
و اکثر احیاء اموات گشتند و جلود و عظام رفات شدند. (تاریخ جهانگشای جوینی ). و بعد از آن سلطان جلال الدین فرمود تا عظام رفات او را با قلعه ٔ اردهین [اَرْدَهُن ] آوردند. (تاریخ جهانگشای جوینی ).
زآنکه غیر حق همه گردد رفات
کل آت بعد حین فهو آت .

مولوی .


|| حطام . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
رفعت . [ رَع َ ] (ع اِمص ) رِفعَت . (ناظم الاطباء). رجوع به رِفعَت شود.
رفعت . [ رِ ع َ ] (ع اِمص ) یارَفعَت . بلندی و ارتفاع و افراشتگی . (ناظم الاطباء).بلندی . (غیاث اللغات ) (دهار). بلندی . سمو. سموخ . علاء. (یاددا...
رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) احمد، معروف به رفعت از ادبای نامی اوایل قرن سیزدهم هجری قمری عثمانی و مؤلف 7 جلد کتابهای تاریخ بزبان ترکی بو...
رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) دکتر سیدرفعت استاد علم قواعد الصحة در دانشگاه الازهر. او راست : علم قواعد الصحة، چ مطبعة الواعظ. (از معجم المطبوعات مص...
رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) یا رفعت لکهنوی . میکولال . از گویندگان هند بود و در لکهنو سکنی داشت و شاگرد نذیر علی نذیر بود. ابیات زیر ازوست :هست چن...
رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) میر رفعت علی ، سیدی پاک نژاد از گجرات احمدآباد هند و از گویندگان قرن دوازده هجری قمری و متولد سال 1170 هَ . ق . بود....
رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) میرزا عباس یا محمد عباس بن میرزا احمدبن محمدبن علی بن ابراهیم همدانی شیروانی انصاری یمانی هندی . مورخ و ادیب قرن ...
رفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) یا رفعت نهاوندی . میرزا مصطفی پسر علی محمد بیگ از گویندگان قرن سیزدهم هجری قمری بود. بیت زیر از اوست :گریبان چاک و...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
رفعت بک . [ رِ ع َ ب َ ] (اِخ ) نام 3 تن از گویندگان متأخر ترک : 1- علی رفعت بک - متوفای 1243 هَ . ق . 2- خلیل ابراهیم - متوفای 1251 هَ . ق...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.