رفعة
نویسه گردانی:
RFʽ
رفعة. [ رِ ع َ ] (ع مص ) بلند گردیدن کسی در حسب و نسب خود. (ناظم الاطباء). بلند قدر و مرتبه شدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || نرم و تنک گردیدن جامه . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
رفعة. [ رِ ع َ ] (ع اِمص ) بلندی قدر و مرتبه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد).
رفاه . [ رَ ] (ع مص ) ۞ فراخ و آسان شدن زندگانی کسی . (منتهی الارب ) ۞ رَفاهیَة. (المنجد) (اقرب الموارد). رَفاهَة. (المنجد). زندگانی فراخ ...
رفاه . [ رَ ] (ع اِمص ) آسودگی و استراحت . (ناظم الاطباء). || ناز و نعمت . (از ناظم الاطباء). || فراخی عیش . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث...