اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روذة

نویسه گردانی: RWḎ
روذة. [ رَ ذَ ] (ع مص ) آمدورفت . آمدن و رفتن . (منتهی الارب ) (از معجم متن اللغة) (از لسان العرب ). در اقرب الموارد به این معنی روذ آمده است . رجوع به روذ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
روضة. [ رَ ض َ ] (ع اِ) روضه . مرغزار. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (دهار) (ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53) (ناظم الاطباء) : روضة...
روضه . [ رَ ض َ / ض ِ ] (ع اِ) نوحه سرایی بر مصائب اهل بیت رسول (ص ) به نثر. مأخوذ از روضةالشهداء تألیف ملاحسین واعظ کاشفی ،مقابل تعزیه ک...
روضه . [ رَض َ / ض ِ ] (اِخ ) میان نسق شامی و نسق یمانی از کواکب ثابته را روضه خوانند یعنی باغچه . (از التفهیم ).
روضه . [ رَ ض َ ] (اِخ ) نام رودخانه ای که در دهستان روضه چای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه جاری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). و رجوع ...
روضه . [ رَ ض / ض ِ ] (اِخ ) میان منبر و مقبره ٔ حضرت رسول (ص ) مکانی است که نام آنرا روضه گویند به استناد روایتی که از حضرت است . ناصرخس...
روزه . [ زَ / زِ ] (ص نسبی ، اِ) (از: روز +ه نسبت ). منسوب به روز: یکروزه ، دوروزه . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). اغلب بصورت مرکب آید : یک ...
روضه /ro[w]ze/ ۱. [مجاز] مطالب و اشعاری که در سوگواری و عزاداری بالای منبر می‌خوانند. Δ مٲخوذ از نام کتاب «روضةالشهدا» تٲلیف ملاحسین کاشفی، از علما و ...
یک روزه . [ ی َ / ی ِ زَ / زِ ] (ص نسبی ) منسوب به یک روز. (ناظم الاطباء). || برای مدت یک روز. (یادداشت مؤلف ) : گر بریزی بحر را در کوزه ای ...
شش روزه . [ ش َ / ش ِ زَ /زِ ] (ص نسبی ) منسوب به شش روز. در عرض شش روز. || عبارت از عالم که از عرش تا فرش در شش روز ساخته شده است . (آن...
ماه روزه . [ زَ/ زِ ] (اِ مرکب ) تاریخ و آن را سال مه نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). به معنی سال مه باشد که به عربی تاریخ گویند و آن حساب ...
« قبلی صفحه ۱ از ۶ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.