زأت
نویسه گردانی:
ZʼT
زأت . [ زِءْرْ ] (ع مص ) سخت خشمگین کردن کسی را. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
ذات الرمرم . [ تُرْ رَ رَ ] (اِخ ) نام جایگاهی و بدانجا جنگی میان بنی عامر و بنوعبس رویداد و فیروزی بنوعامر را بود و رمرم منقوص و مخفف رمرام ...
ذات الرقاع . [ تُرْ رِ ] (اِخ ) نام قریه ای به نخیل . (المرصع). و کوهی است و در آن کوه جای جای سرخی و سیاهی و سپیدی است یعنی رقعه ها به ...
ذات الرقاع . [ تُرْ رِ ](اِخ ) (غزوه ٔ...) یکی از غزوات رسول اکرم صلوات اﷲ علیه در جبل ذات الرقاع . و این نام را به غزوه برای وقوع آن در ...
ذات الرقاع . [ تُرْ رِ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) (استخاره ٔ...) استخاره ای است که بر هریک از شش یا نه پاره کاغذ افعل و یا لاتفعل نویسند وبر زی...
ذات الرماح . [ تُرْ رِ ] (اِخ ) موضعی نزدیک تبالة.
ذات الرماح . [ تُرْ رِ ] (اِخ ) نام اسپی بنی ضبة را.
ذات الذراع . [ تُذْ ذِ ] (اِخ ) نام جایگاهی بر طریق تبوک و بدانجا یکی از مساجد رسول صلوات اﷲ علیه باشد یعنی حضرت او بدانجا نماز گزارده است ....
ذات الخیار. [ تُل ْ ] (اِخ ) موضعی است و آن را عین اباغ نیز نامند.
ذات الرایات . [ تُرْ را ] (اِخ ) رجوع به ذات الرایه شود.
ذات الدخول . [ تُدْ دَ ] (اِخ ) پشته و زمین فرازی به دیار بنی سلیم : قعدت له ذات العشاء و دونه شماریخ من ذات الدخول و منکب .(از المرصع).