اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبیر

نویسه گردانی: ZBYR
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن بکار. از احفاد زبیربن عوام از علماء و نویسندگان انساب و اخبار عرب بود. در مدینه بسال 172 هَ . ق . متولد گردید. عهده دار مقام قضاء در مکه شد و هم در آنجا وفات یافت . ازجمله ٔ مصنفات اوست : «اخبار العرب و ایامها»، «نسب قریش و اخبارها»، «الاوس و الخزرج »، «وفود النعمان علی کسری »، «اخبار ابن میادة» «اخبار حسان »، «اخبار عمربن ابی ربیعه »، «اخبار جمیل »، «اخبار نصیب »، «اخبار کثیر« »اخبار ابن الدمینة» و «الموفقیات ». کتاب اخیر مجموعه ای است از نوادر تاریخی مشتمل بر 19 جزء و آنرا بنام موفق فرزند متوکل عباسی که عهده دار تعلیم و تربیت او بود تألیف کرد. جزء 16 تا 19 از این کتاب بسال 1878 م . بوسیله ٔ وستنفلد ۞ در غوطه ٔ دمشق بچاپ رسید و وستنفلد این 4 جزء رابخطا تألیف ابوعبداﷲ کاتب دمشق دانست . ابن الندیم ، 33 تألیف در باب انساب ، هجرت ها، تاریخ شعراء و دیگرموضوعات ازآن زبیربن بکار برشمرده است . (از الاعلام زرکلی چ 2 ج 3) (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 962، 963). رجوع به الفهرست ابن ندیم چ مصر ص 1، طبری چ دخویه قسمت 1 ص 1113، 1116، 1313، 3072، قسمت 2 ص 391، 403، 425، 681 و عیون الاخبار ج 3 ص 35، الوزراء و الکتاب ص 156، سیره ٔ عمربن عبدالعزیز ص 33، 103، 155، 195، 230، 268، 271، 272، 274، 275، روضات الجنات ص 299، تاریخ الخلفا ص 12، 211، 245، العقد الفرید ج 1 ص 321، 322، ج 5 ص 11، 207، ج 6 ص 244، 245، ج 7 ص 14، 22، 51، 86، ج 8 ص 134، 153، 156، معجم الادباء چ مارگلیوث ج 4 ص 218، ابن خلکان چ جدید ج 2 ص 68، کتاب الجرح و التعدیل ابن ابی حاتم رازی و الموشح شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن عروة ۞ بن زبیر عوام . از راویانست و از او حدیث نقل کرده اند. عبدالرحمان گوید که پدرم او را مجهول الحال میخواند. ...
زبیر. [زُ ب َ ] (اِخ ) ابن علی بن سید الکل ۞ اسوانی ۞ ، مکنی به ابوعبداﷲ (660 - 748 هَ . ق .). از دانشمندان و اهل حدیث قرن 7 و 8 هجری است...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن علی بن ماحوز ۞ . از سران خوارج است و پس از برادرش عبداﷲ به ریاست خوارج برگزیده شد. خوارج عبیداﷲ برادر زبیر را...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن عمربن درهم اسدی کوفی ، جد ابواحمد محمدبن عبداﷲ زبیری است . (از تاج العروس ). رجوع به لباب الانساب زبیری و نیز ...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن عمرو کرمینی محدث ، مکنی به ابوالجلال یا ابوالحلال .
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن عوام . صحابی است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). زبیربن عوام قرشی اسدی مکنی به ابوعبداﷲ، حواری پیغمبر (ص ) است ...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن عوام . بطنی است از بنواسدبن عبدالعزی از قبیله ٔ قریش . این بطن از اولاد زبیربن عوام بن خویلدبن اسدبن عبدالعزی ...
زبیر. [ زُب َ ] (اِخ ) ابن عیسی . پدر حمیدی بزرگ است و به گفته ٔ عقیلی حدیث های او ضبط نشده است و در صحت یک حدیث که او روایت کرده اختلا...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن قریع. از راویان حدیث است .از عقبة ۞ بن مغیره ٔ اسدی روایت دارد و ابواویس ۞ از او نقل حدیث کند. (الجرح و التعد...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن لوط، فرزند برادر برأبن عازب است و از عم خویش روایت دارد. ابوهاشم زعفرانی بوسیله ٔ منصوربن عبداﷲ از او نقل حدیث...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۹ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.