اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبیر

نویسه گردانی: ZBYR
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ )ابن عبدالمطلب بن هاشم . بزرگترین اعمام پیغمبر (ص ) بود و در دوران کودکی او وفات یافت . از شاعران قریش بشمار می رفت و شعر اندک سرود، بیت ذیل منسوب بدوست :
اذا کنت فی حاجة مرسلا
فأرسل حکیماً و لاتوصه .

(از اعلام زرکلی ).


در حبیب السیر آمده : اولاد ذکور و اناث عبدالمطلب از خواتین متعدده متولد شده اند از آن جمله عبداﷲ و ابوطالب و زبیر و عبدالکعبه ... از یک مادر بوده اند و او فاطمه دختر عمروبن عابدبن عمران بن مخزوم است . (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 289). رجوع بدان کتاب ص 288 و طبری چ دخویه قسمت 1 ص 1283، العقد الفرید ج 5 ص 7، جمحی ص 195 و 205، الروض الانف ج 1 ص 78، سمط اللاَّلی ۞ ص 743، صبح الاعشی ج 1 ص 358، عیون الاخبار ج 1 ص 38 و 292 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن مالک (ابواسید)بن ربیعه . همان است که بعنوان زبیر (... بن ابی اسید) یاد گردید. برخی زبیربن مالک (یا زبیربن ابی ...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد، مکنی به ابومحمد. از مشایخ حدیث و مردی صالح و معمر بود. وی از مردم شهرستان جَی ّ ۞ بود و او را جر...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن محمد رهاوی (از بلد، شهری در کنار دجله 7فرسخی موصل ). از راویانست . ابوبکر شافعی و محمدبن اسماعیل وراق و علی بن ع...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ۞ ابن مسیب . سرداری که حسن بن سهل به محاربه ٔ محمد طباطبا فرستاد در خلافت مأمون . رجوع به حبیب السیر چ سنگی ج ...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن مشکان . جد یونس بن حبیب است و زبیریان اصفهان بدو منتسب اند. (از تاج العروس ). رجوع به لباب الانساب و زبیری و ز...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن مصعب بن زبیربن عوام . جد زبیریان منسوب به زبیربن عوام است ۞ . رجوع به تاریخ گزیده ص 846، و زبیری و زبیریان ...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن منذر، مولای عبدالرحمان بن عوام . از راویانست و طبری در حوادث سال 144 هَ . ق . از او یاد کند. ایوب بن عمر از او روا...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن منذربن عمرو. کاتب ولیدبن یزید است . رجوع به تهذیب تاریخ ابن عساکر شود.
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن موسی بن میناء مکی . از راویانست . وی از جابربن عبداﷲ و عمربن عبدالعزیز و عمروبن دینار روایت دارد و ابن ابی نجیح و ...
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن نباش ، مکنی به ابوهالة. نخستین یا دومین شوهر خدیجه همسر پیغمبر (ص ) است . نام ابوهاله بقولی مالک بود و بروایتی ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۹ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.