زیتون . [ زَ ] (اِخ ) شهری است به چین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بندری در چین شرقی بر ساحل دریای چین مقابل جزیره ٔ فرمز. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زیتون (به همان لفظ میوه ٔ معروف ) در نزد مؤلفین عرب و ایرانی در قرون وسطی نام شهر امروزی چانگ چئو
۞ بوده است که بندری است در چین شرقی بر ساحل دریای چین مقابل فرمز و تقریباً بخط مستقیم پانصد کیلومتر در مشرق مایل به شمال کانتن و جزو ایالت فوکین
۞ امروزی است . این بندر در عهد مغول اهمیتی بس عظیم داشته است و از لحاظ تجارت خارجی چین و رفت و آمد کشتیهای بزرگ تجارتی و مسافری مابین چین و هند و جنوب ایران و بلاد عرب یکی از مراکز عمده ٔ چین بوده است . ابن بطوطه وقتی که از هند به چین آمده بود اولین نقطه از خاک چین که وی در آنجا پیاده شده بود همین شهر زیتون بوده است و در مراجعت از چین به هند نیز باز از همین بندر زیتون کشتی گرفته بوده است . در عهد مغول نام این شهر به تلفظ عامیانه ٔ چینیان تسوتونگ بوده است که با حذف گاف ، حرف اخیر تلفظ آن بسیار نزدیک به زیتون عربی شنیده میشده است و در سفرنامه ٔ مارکوپولو نام این شهر به املای سایتون
۞ مرقوم است . رجوع شود به دایرة المعارف اسلام ج
1 ص
861 و
865 و به حواشی بلوشه بر جامع التواریخ ص
490 و نیز به ص
48 از ذیل همان حواشی و کتاب منتخبات از سفرنامه ٔابن بطوطه به انگلیسی تألیف مستر گیب ص
369 حاشیه ٔ
8. (از حاشیه ٔ ص
508 شدالازار چ علامه قزوینی ). در دایرة المعارف فارسی ذیل «ساتن » پارچه ٔ ابریشمی ... آرد: ... اصلاً در چین بافته می شد و در مشرق زمین و یونان وروم خواستار فراوان داشت . نام آن احتمالاً از لفظ عربی زیتونی گرفته شده است که منسوب به زیتون است و شاید نام عربی بندر تسوتینگ
۞ (چوانچوی حالیه در ایالت فوکین چین ) بوده است که درقرون وسطی از بنادر مهم چین بوده است ... (دایرة المعارف فارسی )
: و از همان راه که آمده بودیم در نهر بطرف خنساء مراجعت کردیم و از آنجا بطرف زیتون حرکت کردیم و چون به این شهر اخیر رسیدیم دیدیم که چندین کشتی بر جناح حرکت بطرف هند می باشند... من نیز همین کشتی را گرفته راه افتادیم . (از سفرنامه ٔ ابن بطوطه از حواشی شدالازار بقلم علامه قزوینی ص
508).