اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سابور

نویسه گردانی: SABWR
سابور. (اِخ ) ابن سهل . از پزشکان معروف عیسوی کیش ایران است که در قرن سوم هجری میزیست . پدرش سهل کوسج نیز طبیب بود و بعلت اینکه از مردم اهواز و خوزستان است به خوزی معروف شده است . سابور مقدّم اطبای بیمارستان جندیسابور و مورد توجه متوکل باﷲ خلیفه ٔ عباسی و اخلاف او بود و در طب و اکثر علوم بر پدر خود تفوق داشت . و در روز دوشنبه 9 روز مانده از ذی الحجه ٔ سال 255 در دوره ٔ مهتدی باﷲ عباسی وفات یافت . تألیفات او از این قرار است : قرابادین الکبیر. کتاب فی قوی الاطعمه و مضارها و منافعها. کتاب الرد علی حنین فی کتابه فی الفرق بین الغذاء والدواء المسهل .القول فی النوم و الیقظة. کتاب ابدال الادویة. از میان این آثار قرابادین مهم ترین و معروف ترین آنهاست که تا تألیف قرابادین امین الدولة بن تلمیذ بسیار متداول و مورد استفاده ٔ بیمارستانها و داروخانه ها بود. رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 196 و 207 و تاریخ الخلفاء ص 235 و عیون الانباء فی طبقات الاطباء ج 1 ص 160 و 161و قاموس الاعلام ترکی ج 4 و اعلام زرکلی ج 1 ص 353 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
سابور. (اِخ ) ابن یزدچردبن ساپور پسر یزدگرد اول (بزه کار) بود و حکومت ارمنستان را داشت بسال 420 م . بعد از مرگ پدر خواست بر تخت نشیند ولی ب...
سابور رازی . [ رِ ] (اِخ ) شاپور رازی . از سرداران ایران در روزگار فیروز اول ساسانی (459 - 483 م .) و از خاندان مهران بود. رجوع به تجارب الام...
سابور سکانشاه . [ رِ س َ ] (اِخ ) رجوع به ایران در زمان ساسانیان ص 260 و شاپورسکان شاه در این لغت نامه شود.
سابور ذوالاکتاف . [ رِ ذُ ل ْ اَ ] (اِخ ) رجوع به سابور بن هرمز و ذوالاکتاف و شاپور دوم و ساسانیان شود.
ثابور. (اِخ ) (طور... جبل ...) ۞ نام کوه کوچکی بشام (فلسطین شمالی ) بالای ساحل راست اردن آنجا که آن نهر از دریاچه ٔ طبریه خارج میشود. ار...
صعبور. [ ص ُ ] (ع ص ) کوچک سراز مردم و جز آن . (منتهی الارب ) (نشوء اللغه ص 17).
طور ثابور. (اِخ ) رجوع به ثابور شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.