اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سبط

نویسه گردانی: SBṬ
سبط. [ س َ ] (ع ص ) موی فروهشته . نقیض مجعد. (منتهی الارب ) (آنندراج ): شعری سبط؛ موی شیو. (مهذب الاسماء). دراز. (منتهی الارب ). طویل . ج ، سِباط. (اقرب الموارد). موی فروهشته : و رجل سبطالشعر؛ مرد فروهشته موی . (منتهی الارب ). نقیض جعد، گویند: شعر سبط؛ یعنی غیر جعد. (از اقرب الموارد). || باران بسیار، گویند: مطر سبط؛ ای غزیر. ج ، سِباط. (از اقرب الموارد). فلان سبطالبنان و سبطالیدین ؛ کنایه از کریم است و نقیض جعدالکف که کنایه از بخیل باشد. مرد سخی . (منتهی الارب ). جوانمرد. (دهار).
- سبطالعظام ؛ در گفته ٔ امروءالقیس : فجائت به سبطالعظام کانما، بمعنی معتدل قامت و مستوی قوام است . (از اقرب الموارد).
- غلام سبطالجسم ؛ بمعنی نیکوقامت لطیف . (از اقرب الموارد). سبطالجسم ؛ نیکوقامت . (منتهی الارب ).
- مطر سبط ؛ باران ریزان . (منتهی الارب ).
|| سپیدگندمه . (مهذب الاسماء) ۞ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
حسین سبط. [ ح ُ س َ ن ِ س ِ ] (اِخ ) لقب حسین بن علی بن ابیطالب است . رجوع به آن کلمه شود.
سبط الخیاط. [ س ِ طِل ْ خ َ ] (اِخ ) عبداﷲبن علی بن احمدبن عبداﷲ المقری ابومحمد بغدادی معروف بسبط الخیاط. در سال 464 هَ . ق . متولد شد و بسال ...
سبط السلفی . [ س ِ طُس ْ س َ ل َ ] (اِخ ) جمال الدین ابوالقاسم عبدالرحمن بن مکی بن عبدالرحمن الطرابلسی الاسکندرانی .در سنه ٔ 570 هَ . ق . متولد...
سبط الشهید. [ س ِ طُش ْ ش َ ] (اِخ ) زین الدین بن علی بن محمدبن حسن بن شهید ثانی جبل عاملی که گاهی او را نیز مانند پدرش و دیگر اسباط شهید ثا...
سبط الشهید. [ س ِ طُش ْ ش َ ] (اِخ ) زین الدین بن محمدبن حسن بن شهید ثانی ، نوه ٔ صاحب معالم بود و گاهی او را نیز مانند پدرش و دیگر اسباط شهید ...
سبط الشهید. [ س ِ طُش ْ ش َ ] (اِخ ) شیخ علی بن محمدبن حسن صاحب معالم ابن شهید ثانی جبل عاملی اصفهانی . از اکابر علمای وقت خود بود و در عل...
سبط العجمی . [ س ِ طِل ْ ع َ ج َ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم بن محمد الحلبی موفق الدین ابوذر معروف به سبط العجمی متوفی بسال 884 هَ . ق . او راست :...
سبط بشر حافی . [ س ِ طِ ب ِ رِ ](اِخ ) رجوع به بشر حافی و روضات الجنات ص 132 شود.
سبط الماردینی . [ س ِ طِل ْ رِ ] (اِخ ) محمدبن احمد غزالی دمشقی ملقب به بدرالدین و معروف به سبط الماردینی . بنوشته ٔ معجم المطبوعات در سال ...
صبط. [ ص َ ] (ع اِ) درازترین آلات کشاورزی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.