سعن
نویسه گردانی:
SʽN
سعن . [ س ُ ] (ع اِ) خیک و مشک که نصف آن تراشیده باشد و در آن نبیذ سازند و گاهی از آن آب پاشی کنند مانند دلو و گاهی زنان در آن رشته و پنبه نهند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آب دستان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || قدح بزرگ که در آن شیر دوشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ازین سان . [ اَ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مخفف از این سان . از این گونه . از این قبیل . زینسان (مخفف آن ) : بود دانشومند و هم پهلوان نبیند کسی پیر...
گربه سان . [ گ ُ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) کنایه از محیل و مکار چه حیله هائی که گربه در گرفتن موش میکند مشاهده گردیده باشد. (آنندراج ). محیل . ...
لاله سان . [ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) مانند لاله . شبیه به لاله .
مرده سان . [ م ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ) چون مرده . بی حس و حرکت : گر چه کفن سفید یک چندبر سبزه ٔ مرده سان برافکند.خاقانی .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سان فیلو. (اِخ ) شهری است از اسپانیا ناحیه ٔ جیرنده ، بندرگاهی است که باغهای پرتقال آن را احاطه کرده و دارای درختهای زیادی از بلوط است . ...
سان مرقس . [ م َ ق ُ ] (اِخ ) ناحیه ای است از سقوبیه (شقوبیه ) در اسپانیا که در دامنه های کوه قرار گرفته است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 361).
سان میلان . (اِخ ) ناحیه ای است از شقوبیة در اسپانیا که در دامنه ٔ کوههای آنجا قرار دارد. (الحلل السندسیه ج 1 ص 361).
سان نازار. (اِخ ) ۞ ایاکوپو (1456 - 1530م .). شاعر لاتین و ایتالیا متولد در ناپل .مصنف مشهورترین رمان دهاتی آرکادیا ۞ که به شعر و به نثر و...
سان لوکار. (اِخ ) ۞ شهر و بندری است از اسپانیا در ایالت قادس ۞ دارای 35400 تن سکنه .کلمب سومین مسافرت خود را از آنجا شروع کرده است .