سعن
نویسه گردانی:
SʽN
سعن . [ س ُ ] (ع اِ) خیک و مشک که نصف آن تراشیده باشد و در آن نبیذ سازند و گاهی از آن آب پاشی کنند مانند دلو و گاهی زنان در آن رشته و پنبه نهند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آب دستان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || قدح بزرگ که در آن شیر دوشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
سان مارتن . [ ت َ ] (اِخ ) ۞ ژوان ژوزه . ژنرال و مرد سیاسی آرژانتین . در سال 1778م . در یاپیو ۞ متولد و در سال 1850 در همانجا فوت کرده است ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
یاقوت سان . (ص مرکب ) مانند یاقوت سرخ : فلک چون جام یاقوتین روان کردز جرعه خاک را یاقوت سان کرد.نظامی .
سان تومه . [ ت ُ م ِ ] (اِخ ) ۞ جزیره ای است از مستملکات پرتقال واقع در 200 هزارگزی شمال غربی دماغه ٔ لویز در داخل خلیج گینه در آفریقای ...
سان اندری . [ اَ ] (اِخ ) از جمله شهرهای صنعتی است در بارسلونا (اسپانیا). رجوع به الحلل السندسیه ج 2 ص 272 و رجوع به اسپانیا شود.
سان دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) عرض سلاح و سامان لشکر. (از آنندراج ذیل سان ). عرض سپاه نمودن . (ناظم الاطباء). عرض دادن . لشکر عرض دادن : خو...
سان دیدن . [ دی دَ ] (مص مرکب ) سپاه را از نظر گذراندن .دیدن سپاه . دیدن لشکر را با ساز و برگ : دید چندانی که سان لشکر افلاک رابر منجم طال...
سان ژوان . (اِخ ) ۞ حاکم نشین جزیره ٔ پرت ریکو ۞ (جزایر آنتیل ). دارای 224800 تن سکنه است ، و در آنجا قند و قهوه وجود دارد.
سان ژوزه . [ ژُ زِ] (اِخ ) ۞ شهری است از ایالات متحده ٔ آمریکا (کالیفرنیا). دارای 95300 تن سکنه است . شراب ، میوه ، تنباکو و ماشینهای آن مع...