صلاح پذیرفتن . [ ص َ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) بسامان شدن . درست شدن . آراسته شدن : متکلم را تا کسی عیب نگیرد سخنش صلاح نپذیرد. (گلستان ).
صلاح اندیشیدن . [ ص َ اَ دَ ] (مص مرکب ) خیرخواهی کردن . خیر اندیشیدن . تدبیر.نصیحت کردن . رجوع به صلاح اندیش و رجوع به صلاح شود.
صلاح الدین کلا. [ ص َ حُدْ دی ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلده ٔ کجور بخش مرکزی شهرستان نوشهر. در30هزارگزی خاور نوشهر، کنار شوسه ٔ نوشهر ب...
صلاح الدین محله . [ ص َ حُدْ دی م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودبی بخش مرکزی شهرستان ساری . در 7هزارگزی شمال ساری . دشت . معتد...
صلاح الدین حبوری . [ ص َ حُدْ دی ن ِ ح ُ ] (اِخ ) ابن عبدالخالق بن یحیی القاسمی الحسنی الحبوری . وی شاعری یمانی و از علماء و منسوب به حبور...
پهلوان صلاح الدین . [ پ َ ل َ ص َ حُدْ دی ] (اِخ ) میزبان . رجوع به صلاح الدین ... در حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 638 شود).
صلاحالدین فریدون زرکوب ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف زرکوب، صلاحالدین فریدون، صوفی سدۀ هفتم و یار خاص و خلیفۀ مولانا جلالالدین محمد (متوفی ۶۷۲) در آ...
دیوان قائمیات از سروده های دانشمند بزرگ اسماعیلی حسن محمود کاتب
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
دیوان قائمیات [دیوان قائمیات] دیوان قائمیات که بیشترین...