سلطان محمد. [ س ُ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) مولانا... از شارخت است ، و در شهر هرات نشو و نما یافت ، و خوش صحبت وخوش محاوره جوانیست ، صحبتش موجب بسط و تکلمش باعث نشاط است . خط را نیز خوب مینویسد. این مطلع از اوست :
به دندان عقده ٔ زلف ترا خواهم که بگشایم
ازین سودا شدم دیوانه و زنجیر میخایم .
(مجالس النفایس ص 99).