سلطان محمد
نویسه گردانی:
SLṬAN MḤMD
سلطان محمد. [ س ُ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نقاش و مذهب ایرانی در قرن ده هجری . وی معاصر با اواخر دوره ٔ سلطان حسین بایقرا و عهد شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب اول و استاد نقاشی پادشاه اخیر بود وی مردی متکبر و دارای تخیلی عجیب بود. گویند برای امیر علیشیر ساعتی بزرگ بساخت که در هر ساعت هیکلی از بالای آن بیرون می آمدو با چوبی که در دست داشت بتعداد ساعات گذشته ضرباتی بنقاره ٔ بالای ساعت مینواخت . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
سلطان محمد تبریزی، این هنرمند ارزنده مشرق زمین،از جمله چهرههای برجستهآی است که با خلق آثاری نامیرا در هنر مینیاتور و تاثیر شگرفی که بر دیگر هنرمندان...
سلطان محمد. [ س ُ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) مولانا... از شارخت است ، و در شهر هرات نشو و نما یافت ، و خوش صحبت وخوش محاوره جوانیست ، صحبتش موجب ب...
سلطان محمد. [ س ُ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نام شش تن از پادشاهان آل عثمان است . (فرهنگ فارسی معین ).
سلطان محمد. [ س ُ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) رجوع به محمد پادشاه دکنی شود.
سلطان محمد. [ س ُ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ملکشاه سلجوقی . رجوع به محمدبن ملکشاه و سلجوقیان شود.
سلطان محمد خدابنده . [ س ُ م ُ ح َم ْ م َ دِ خ ُ ب َ دَ ] (اِخ ) رجوع به خدابنده شود.