اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیم

نویسه گردانی: SYM
سیم . [ س َ ی َ ] (اِ) چوبهایی است که برزیگران بر دو طرف چوبی که بر گردن گاو زراعت گذارند بندند. (برهان ). چوبی است که برزگران بر دو طرف چغ بندند و آنرا به ریسمان بر گردن گاو استوار کنند. (فرهنگ رشیدی ). اوستا «سیما» ۞ قیاس کنید با «سیمواترا» ۞ (یشت 10 ، 125)، هندی باستان «چمیا» ۞ (تیریوغ )، ارمنی «سمیک » ۞ (چوب یوغ گاو نر).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
سیم بر سنگ زدن . [ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب )کنایه از جماع کردن . (غیاث ) (آنندراج ) : تا بطبع تو بود با او بزن با سیم سنگ ور بدل گردد مزاجش ...
حسن سیم کش زاده .[ ح َ س َ ن ِ ک َ دَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ خلوتی فیضی مولوی رومی واعظ (1036 - 1102 هَ . ق .). شیخ زاویه ٔ میربخاری بود. او راست ...
صیم . [ صی ی َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صائم . (منتهی الارب ). رجوع به صائم شود.
صیم . [ صی ی َ ] (ع ص ) سخت و استوار توانای گرداندام . (منتهی الارب ).
صیم . [ ص ُی ْ ی َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صائم . (منتهی الارب ). رجوع به صائم شود.
ثیم مرمان . [ م ِرْ ] (اِخ ) یکی از دانشمندانی که از خطوط میخی و آثار قدیمه ٔ بنی سام اطلاعاتی جمع کرده و تبصره های مفید بر آن افزوده است . ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.