گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاپور نویسه گردانی: ŠAPWR شاپور. (اِخ ) موبد زمان پادشاهی انوشیروان . (فهرست ولف ) : سر موبدان و ردان اردشیرچو شاپور و چون یزدگرد دبیر. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2391).ابا موبد موبدان اردشیرچو شاپور و چون یزدگرد دبیر.فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2416). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی شاپور شاپور. (اِخ ) اول . رجوع به شاپوربن اردشیر شود. شاپور شاپور. (اِخ ) جاماسب بخت آفرین . نسخه ٔ اصلی نیرنگستان یا مراسم نامه از روی نسخه ٔ قدیم تری در سال 840 یزدگردی (876 هَ . ق . 1471 م .) به دست... شاپور شاپور. (اِخ )... دوم . رجوع به شاپور ذوالاکتاف و ایران باستان تألیف پیرنیا ج 2 ص 1590 و ج 3 ص 2177 و 2609 شود. شاپور شاپور. (اِخ )... ذوالاکتاف . پسر هرمز دوم (هرمزبن نرسی ). در مجمل التواریخ و القصص آمده است : «هنوز درشکم مادر بود که پدرش بفرمود تاج بر شکم... شاپور شاپور. (اِخ ) سکانشاه .«هرتسفلد از روی کتیبه ای در تخت جمشید، که خواندن آن خالی از اشکال نیست ، چنین فرض کرده است ،که شاپور دیگری برادر ب... شاپور شاپور. (اِخ ) سوم ، رجوع به شاپوربن شاپور و ایران باستان ج 3 ص 2637 شود. شاپور شاپور. (اِخ ) نستوه . نام پهلوان ایرانی پسر نستوه در زمان پادشاهی فریدون . (فهرست ولف ) : برون آمد از کاخ شاپور گُردفرستاده ٔسلم را پیش برد... شاپور شاپور. (اِخ ) وزیر العاضد لدین اﷲ آخرین خلیفه ٔ اسمعیلیه بود و در ایام وزارت او از جانب فرنگ سپاه فراوان بعزم جنگ متوجه مصر گشته و چون نز... خره شاپور خره شاپور. [ خ ُرْ رِ ] (اِخ ) نام شهری بوده است به اهواز و آن شهر شوش است . (غرر اخبار ملوک الفرس ). رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 67 ... شهر شاپور شهر شاپور. [ ش َ رِ ] (اِخ ) بیشاپور. بهشاپور. شهری بوده است نزدیک کازرون فارس که با حفاریهای هیئت فرانسوی آثار آن مکشوف گردیده است . (فر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۷ ۵ ۶ ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود