گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاپور نویسه گردانی: ŠAPWR شاپور. (اِخ ) موبد زمان پادشاهی انوشیروان . (فهرست ولف ) : سر موبدان و ردان اردشیرچو شاپور و چون یزدگرد دبیر. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2391).ابا موبد موبدان اردشیرچو شاپور و چون یزدگرد دبیر.فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2416). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی خوره ٔ شاپور خوره ٔ شاپور. [ خوَ / خ ُ رَ / رِی ِ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای فارس . رجوع به خره و خوره و تاریخ سیستان ص 26 و تاریخ گزیده ص 109 شود. چشمه ٔ شاپور چشمه ٔ شاپور. [ چ َ م َ ی ِ ] (اِخ ) چشمه ای است که مشهور است و شاپور بدستکاری هنر در زمین ارمن از سنگ تراشیده و آن چنان صفا دارد که نظر ب... قلعه ٔ شاپور قلعه ٔ شاپور. [ ق َ ع َ ی ِ ] (اِخ ) این قلعه در بالای کوهی است که در دامنه ٔ آن غار شاپور است در کازرون . (جغرافیای غرب ایران ص 130). کوره ٔ شاپور کوره ٔ شاپور. [ رَ / رِ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود. شاپور شهبازی علیرضا شاپور شهبازی، یکی از برجسته ترین مورخان دوره هخامنشی در سراسر گیتی و از چهرههای ماندگار فرهنگی کشور، در سال 1321 در شیراز و در خانواده ای اصیل... شاپور طهرانی شاپور تهرانی یکی از نغمه سرایان عهد صفوی که در بین عامه، گمنام وآثارش مستور ماندهاست. بطوریکه تذکره نویسان نگاشتهاند، نام وی شرف الدین یا ارجاسب بو... شاپور نشابوری شاپور نشابوری . [ رِ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به اشهری شاپور... شود. کاخ شاپور اول کاخ شاپور اول . [ خ ِ رِ اَوْ وَ ] (اِخ ) در ویرانه های شهر بیشاپور (معروف به شاپور کازرون ) چندین سال پیش هیئت علمی فرانسوی امتیاز خاکبردار... شادروان شاپور شادروان شاپور. [ دُ ن ِ ] (اِخ ) سدی است که بر رود شوشتر کرده اند تا آب بشهر نشیند. یاقوت گوید: این شادروان از بناهای عجیب است طول آن نزد... شاپور بن اردشیر این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۷ ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود