گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاپور نویسه گردانی: ŠAPWR شاپور. (اِخ ) موبد زمان پادشاهی انوشیروان . (فهرست ولف ) : سر موبدان و ردان اردشیرچو شاپور و چون یزدگرد دبیر. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2391).ابا موبد موبدان اردشیرچو شاپور و چون یزدگرد دبیر.فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2416). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی شاپور شاپور. (اِخ ) ابن شهریاربن قارن بن شروین . از آل باوند، شاخه ٔ کیوسیه است که از سال 45 تا 397 هَ . ق . در مازندران فرمانروایی داشتند. مدت پا... شاپور شاپور. (اِخ ) ابن کیوس بن قباد، برادر زاده ٔ کسری انوشیروان دوم از آل کیوس که در مازندران فرمانروایی داشتند. (تاریخ طبرستان چ عباس اقبال... شاپور شاپور. (اِخ ) ابن المرزبان . از سرداران آل بطیحه ، در ماه صفر سال 412 هَ . ق . صدقةبن فارس وی را با فوجی بدفع ابوالهیجا محمدبن عمران بن شاهی... شاپور شاپور. (اِخ ) ابن هرمز. رجوع به شاپور ذوالا کتاف شود. شاپور شاپور. (اِخ ) ابن هرمزد. رجوع به شاپور بن هرمز و شاپور ذوالاکتاف شود. شاپور شاپور. (اِخ ) ابن یزدجرد الاثیم . رجوع به شاپوربن یزد گرد و فارسنامه ٔ ابن البلخی چ لیسترنج و نیکلسون ص 25 شود. شاپور شاپور. (اِخ ) ابن یزدگرد. نام پسر یزدگرد اول ، برادر نرسی و بهرام پنجم (بهرام گور). وی را پدرش یزدگرد بپادشاهی قسمتی از ارمنستان که به ای... شاپور شاپور. (اِخ )... اردشیر. رجوع به شاپوربن اردشیر شود. شاپور شاپور. (اِخ ) الجنود. شاپوربن اردشیر. پسر اردشیربن بابک و ولی عهد اوبود و او را شاپورالجنود گفتندی از آنچ لشکردار بودو شاپور ذوالا کتاف بعد از و... شاپور شاپور. (اِخ ) اورمزد. رجوع به شاپور ذوالاکتاف شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود