اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاپور

نویسه گردانی: ŠAPWR
شاپور. (اِخ ) الجنود. شاپوربن اردشیر. پسر اردشیربن بابک و ولی عهد اوبود و او را شاپورالجنود گفتندی از آنچ لشکردار بودو شاپور ذوالا کتاف بعد از وی بوده ست ، و مانی زندیق در روزگار او پدید آمد و فتنه پدید آورد و سرهمه زندیقان و اول ایشان بود. (فارسنامه ٔ ابن البلخی چ لیسترنج و نیکلسون ص 20). رجوع به شاپوربن اردشیر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
شاپور هویه سنبا. [ رِ ی ِ سُم ْ ] (اِخ ) لقب شاپور دوم . رجوع به شاپور ذوالا کتاف شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
من مزدیسن،بغ شاپور،شاهنشاه ایران و انیران که چهر(نژاد)از ایزدان،پور مزدیسن،بغ اردشیر شاهنشاه ایران که چهر از ایزدان پورِ پور(نوه)بغ بابک شاه]است[.خداو...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.