اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاة

نویسه گردانی: ŠA
شاة. (ع اِ) الَ ... وسیله ای که بدان از نخل خرما بالا روند. (از ذیل اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
شاه قاسم . [ س ِ ] (اِخ ) شهرت قاسم نوربخش بن محمد. رجوع به قاسم نوربخش شود.
شاه غریب . [ غ َ ] (اِخ ) شاه غریب میرزا. از نبیرگان سلطان حسین میرزا بایقرا و شاعر بود. رجوع به غریب (شاه ... میرزا) شود.
شاه فرنگ . [ هَِ ف َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در تداول کودکان بر برنده ٔ نذر و شرط اطلاق شود. غالب بر حریف . و در تداول کودکان مثل است :...
شاه فرید. [ ف َ ] (اِخ ) یا شاه آفرید یا شاهفرند. نام دختر فیروزبن یزدجرد بود که او را حجاج بن یوسف ثقفی به زنی برد. (از ابن خلکان در شرح ...
شاه کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ترک شهرستان ملایر. دارای 648 تن سکنه . آب آن از چاه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ای...
شاه کوچک . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سمیرم پائین بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا. دارای 456 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه . محصول آن پنب...
شاه کوچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) کوچه ٔ بزرگ که کوچه های کوچک دیگر بدان پیوندد. (یادداشت مؤلف ). || در اصطلاح بنایان راه بزرگ کوره د...
شاه کهور. [ ک َ ](اِخ ) دهی از دهستان بخش سرباز شهرستان ایرانشهر. دارای 65 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات و خرما و برنج است ....
شاه کیله . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پنجهزاره بخش بهشهر شهرستان ساری . دارای 195 تن سکنه . آب آن از آب بندان عباس آباد. محصول آن برنج ...
شاه گدار. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیایی بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاهان . دارای 315 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه . محصول آن ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.