اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاة

نویسه گردانی: ŠA
شاة. (ع اِ) الَ ... وسیله ای که بدان از نخل خرما بالا روند. (از ذیل اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۵ ثانیه
تپه شاه طوطیان . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ذهاب بخش سر پل ذهاب شهرستان قصرشیرین است که دربیست و یک هزارگزی شمال سرپل ذهاب و...
بابا شاه عراقی . [ هَِ ع ِ ] (اِخ ) (اصفهانی ) هدایت آرد: معاصر شاه عباس ماضی ، صفوی و از خوش نویسان بوده و در اصفهان به انزوامیگذرانید جز با ...
حسین شاه شرقی . [ ح ُ س َ هَِ ش َ ](اِخ ) ابن محمود. ششمین پادشاه از سلاطین جونپور هندبوده از 864 - 905 هَ . ق . فرمانروائی کرد و در این سال ...
دربند ارغوان شاه . [ دَ ب َ دِ اَ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کبودگنبد بخش کلات شهرستان دره گز، واقع در 4هزارگزی شمال کبودگنبد با 904 تن سک...
شاه اندازی کردن . [ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دعویهای بس بزرگ به لاف کردن . دعویهای بیش از حد خویش کردن . (یادداشت مؤلف ). زیاده سری کردن و...
شاه تقی امیرعلی . [ ت َ ی ِ اَ ع َ ] (اِخ ) از یاران و کسان شاه اسماعیل صفوی است و از جانب وی به یزد رفت . حاکم یزد در اواخر عهد سلاطین آق...
شاه طهماسب اول . [ طَ س ِ ب ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) نام یکی از پادشاهان سلسله ٔ صفوی است . رجوع به طهماسب (شاه ... اول ) در لغتنامه شود.
شاه خرگاه مینا. [ هَِ خ َ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خورشید باشد. (برهان قاطع). شاه خاور : بر درش بسته میان خرگاه وارشاه این خ...
شاه داراب جردی . [ هَِ ج ِ ] (اِخ ) محمد متخلص به شاه . شاعر است و در دوره ٔ صفویه میزیسته . رجوع به دارابجردی شود.
شاه محمد شیرازی . [ م ُ ح َم ْ م َدِ ] (اِخ ) ملقب به عارف اصطهباناتی ، در اصطهبانات بدنیا آمد و در حدود 1130 هَ . ق . به شیراز درگذشت . در دورا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.