شاه
نویسه گردانی:
ŠAH
شاه . (ع اِ) شاة و بزبان عربی گوسفند را گویند وشیاة جمع آن است . (برهان قاطع). رجوع به شاة شود.
واژه های همانند
۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
شاه قربان . [ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه و محصول ...
شاه عنایت . [ ع ِ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرچمبو بخش داران شهرستان فریدن . دارای 634 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و حبوبات ...
شاه کهریز. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جلگه افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان . دارای 97 تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات . محصول آن غلا...
شاه مثلثی . [ هَِ م ُ ث َل ْ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یعنی آفتاب . (شرفنامه ٔ منیری ) (از برهان قاطع) : تخت تو در مربعی عرشی و کعبه ای کن...
شاه منصور. [ م َ ] (اِخ ) پسر دوم شاه شرف الدین مظفربن امیر مبارزالدین محمد از آل مظفر است . شاه منصوردر سال 790 هَ . ق . به شیراز آمد و بسهو...
شاه محمود. [ م َ ] (اِخ ) پسر امیر مبارزالدین محمد و برادر شاه شجاع ازآل مظفر. وی در سال 764 هَ . ق . که از طرف برادر خودشاه شجاع حکومت ابر...
شاه محمود. [ م َ ] (اِخ ) پسر مولانا ابوبکر تهرانی است و او چون پدر لطیف و ظریف بود و صحبت پرلطیفه داشت . در جوانی دارای فضایل و کمالات بو...
شاه محمود. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. دارای 98 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهن...
شاه مردان . [ هَِ م َ ] (اِخ ) لقبی است که شیعیان فارسی زبان علی علیه السلام را دهند : تاعاقبت الامر بجائی رسید که بعد از رحلت حضرت رسو...
شاه مردان . [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان لادیز بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان . دارای 200 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، پنبه و ل...