گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه نویسه گردانی: ŠAH شاه . (ع ص ) رجل شاه ُ البصر؛ به معنی رجل شائه البصر است ، یعنی مرد تیز بینایی . (از منتهی الارب ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه واژه معنی شاه جهان شاه جهان . [ ج َ ] (اِخ ) ده از بخش میان کنگی شهرستان زابل . دارای 60 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی... شاه تراش شاه تراش . [ ت َ ] (نف مرکب ) آنکه مردی را بشاهی از میان قوم بردارد. آنکه بی سابقه و مقدمتی تنی را بشاهی نشاند. آنکه به نیرو و نفوذ کلام ه... شاه پوهر شاه پوهر. [ هَْرْ ] (اِخ ) صورت قدیم تر کلمه ٔشاپور است . رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2609 شود. شاه توتی شاه توتی . (ص نسبی مرکب ) منسوب به شاه توت . || برنگ شاه توت . (یادداشت مؤلف ). سرخی روشن اندکی مایل بسیاهی . ارغوانی . قرمز تیره . رنگ ... شاه تغار شاه تغار. [ ت َ ] (اِ مرکب ) تغار بزرگ . تغار کلان .- یک شاه تغار؛ به طعن ، ظرفی سخت بزرگ . (یادداشت مؤلف ).- امثال :یک دهن دارد یک شاه تغ... شاه تقی شاه تقی . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد. دارای 729 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ... شاه تقی شاه تقی . [ ت َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه مشهد به تربت حیدریه میان تخته لنگر و کافرقلعه در 49350 گزی مشهد. (یادداشت مؤلف ). از این محل ... شاه چینی شاه چینی . (اِ مرکب ) عصاره ٔ گیاهی است چینی ، و بعضی گویند حنای آنجا را با سرکه می سرشند وآن را شاه چینی می گویند. طلا کردن آن دردسر را ببرد.... شاه خانم شاه خانم . [ ن ُ ] (اِ مرکب ) بانوی بانوان . بانوی مختار از دیگر بانوان . || لقب یا نام زنان اشراف در تداول عامه چنانکه بعنوان مثل گویند:... شاه خانی شاه خانی . (اِخ ) دهی از دهستان قاقازان بخش ضیاء آباد شهرستان قزوین . دارای 450 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و لبنیات است . (ا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ صفحه ۲۷ از ۷۱ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود