گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه نویسه گردانی: ŠAH شاه . (ع ص ) رجل شاه ُ البصر؛ به معنی رجل شائه البصر است ، یعنی مرد تیز بینایی . (از منتهی الارب ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۰ ثانیه واژه معنی شاه میرس شاه میرس . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز. دارای 203 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه . محصول آن غلات ... شاه نیاز شاه نیاز. (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 58 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغراف... شاه یحیی شاه یحیی . [ ی َ یا ] (اِخ ) از سلاطین سلسله ٔ آل مظفر. رجوع به شاه نصرةالدین یحیی شود. شاه میوه شاه میوه . [ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) میوه ٔ بزرگ . میوه که در نوع خود ممتاز و بهتر باشد. || قسم بسیار درشت و آبدار و شیرین از گلابی . امرود. گلا... شاه ناجر شاه ناجر. [ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان توابع کجور بخش مرکزی شهرستان نوشهر. دارای 160 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه . محصول آن غلات و... شاه مهدی شاه مهدی . [ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فر... شاه مهره شاه مهره . [ م ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مهره ٔ ممتاز در نوع خود. || یک قسم سنگ قیمتی که گویند در دهان مار و یا سر اژدها یافت میگردد. (ناظم ال... شاه گلدی شاه گلدی . [ گ َ ] (اِ مرکب ) (مرکب از: شاه فارسی و گلدی مصدر ترکی بمعنی آمدن ) در تداول بمعنی دیر آمدن کسی که انتظار او را می برند و هر ل... شاه گلدی شاه گلدی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیرکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 109 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن چغندر وغلات و بنشن ا... شاه کندی شاه کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ترک شهرستان ملایر. دارای 648 تن سکنه . آب آن از چاه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ای... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ صفحه ۳۴ از ۷۱ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود